عزیزکم

تابستان خود را چگونه گذراندیم

  تابستونی که گذشت اینقد درگیری مختلف پیش اومد که اصلا نفهمیدیم چطوری گذراندیم. یه کم مونده به تابستون اثاث کشی به خونه جدید داشتیم که تو همین بحبوحه بابا علیرضا درد شدید تو شکمش احساس کرد و بعد از چند روز بستری شدن مشخص شد مشکل از صفراست .    منم از فرصت تعطیلات استفاده کردم و همه رو به زحمت انداختم و با کمک خاله ها و دایی ها و عمه ها و عموها و مامانی ها و بابایی ها (ار هر کدام دو فروند)  سریع اثاث کشی کردم .   یه سرم بیمارستان بود ، یکی خونه مامانی تا بتونم به موقع به شیر دادنت برسم، یکی خونه قبلی برای رفع و رجوع کارها و تحویلش، یکی خونه جدید برای چیدمان سریع تا وقتی می یای خونه و...
23 شهريور 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عزیزکم می باشد