امیدی که ....
امید زیادی بسته بودم به آنکه این بار حتما خواهی آمد
تمام تلاشم را کردم ، با تمام وجود تلاش کردم اما ..... همراهیم نکرد
حالا کاملا از آمدنت نا امیدم ، می دانم که این بار هم نیستی ، کاش کمی نگران بود ، کاش کمی ....
کاش نگران بودی، عزیزکم، کاش تو هم با تمام وجود او را می خواستی، یا برای داشتنش تلاش می کردی...
کاش کمی به خودت هم زحمت می دادی
نگرانی می دانم ، شرایط دشوار است می دانم ، راه هموار نیست میدانم به خدا می دانم اما....
حالا که تا این اندازه برای تو بی اهمیت است من هم دیگر اصراری ندارم
اما از غصه هایم نرنج ، دلم هوایی شده باز از دیروز دلم کودکم را میخواد
اما چشم می پوشم ، تا خدا نخواهد ، تا تو نخواهی
سعی میکنم ..... چشم می پوشم
خدا کمک کن تا این خواسته از دلم برود که باورم شده ، عزیزم به آمدنٍ عزیزم ..... مشتاق نیست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی