یه ماه دیگه انتظار
سلام عزیزکم حال این روزهای مامان رو می بینی؟ اینهمه خسته و .... نا امیدتر از اونم که حتی بتونم فکر کنم ، اشکم مدام تو چشامه و دلمه همش تو آشوب و تلاطم اگه نیای؟ اگه خدا تو رو واسه من نخواد حتی دیگه به بابایی اصرار نمی کنم بره آزمایش ، نمی خواد بره زور که نیست اما ................ اما کاش می رفت ، حداقل خیالم راحت بود که هر دو سالم هستیم .... نمی دونم اینهمه ناراحتی منو واقعا درک نمی کنه؟؟؟؟؟ یا حس نمی کنه؟؟؟؟ کاش می رفت و خبر سلامتیش رو داشتم ، فکر کردن به همه این چیزا کلافم کرده گلم این روزها عجیب هوای دلم بارونیه، منتظر بهونه ام تا ببارم منتظ...
نویسنده :
نجمه
9:38